... و باز محرم آمد . آمد که آتش بزند دل های خسته عشاق را . آمد که تو دوباره از عمق جان اشک بریزی و ناله کنی بر مصائب حضرتش (ع) . محرم آمد که تو دوباره منتظر فرج باشی . و می دانی و یقین داری که فرج نزدیک است .
محرم آمد که دوباره دست بر سینه نهی و از عمق جان فریاد برآوری . " السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) .
این حال خوش ، حال کودکی است که جام شفا نوشیده از دست حضرتش (ع) . آنگاه که اطباء حاذق زمان اظهار عجز می کنند از معالجه اش و پدر و مادرش دخیل می بنندند دل های مضطرشان را به ضریح حضرت دوست ... .
حضرت (ع) به خواب طفل پاک سیرت می آید . صحرای کربلاست . کودک را به خیمه حضرت (ع) می برند . حضرت (ع) طفل را بر روی زانوی مبارک می نشاند و حبه قندی در دهانش می گذارد . طفل صبح که از خواب بر می خیزد ماجرا را برای پدر و مادر تعریف می کنند و آنها خوشحال از اینکه حضرت (ع) قبولشان کرده است . حالش خوب شده است ... .
سلام دوست عزیز اپم بدو بیا منتظر نظر سازنده ات هم هستم
سلام آپم ممنون میشم بیای
نظر هم یادت نره بدو بیا منتظر هستما
salam///