ابوالفضل قناعت پیشه

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه‌ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

ابوالفضل قناعت پیشه

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه‌ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

بخشش ۲ دست به همسر به جای مهریه!

هم صدا:چندی قبل مرد جوانی به دادگاه خانواده تهران رفت و دادخواست طلاق داد.وی به قاضی محکمه گفت: حدود شش سال قبل «راضیه» را با مهریه 100 سکه طلا به عقد خود درآوردم. اما افسوس که زندگی سرد و بی روحی داشته و هر دو از این ازدواج، سرخورده و پشیمان بودیم. با اینکه هیچ تفاهمی نداشتیم فقط به خاطر حفظ آبروی خود و خانواده هایمان زندگی مصلحت آمیز را تحمل کرده و لب به گله باز نمی کردیم. حتی هیچگاه بر سر بچه دار شدن با هم حرفی نمی زدیم و زندگی در سکوت و تنهایی سپری می شد.

تا اینکه چند ماه قبل در محل کارم دستانم زیر دستگاه پرس ماند و هر دو دستم از مچ قطع شد. پس از این حادثه و در اوج ناامیدی و افسردگی مطمئن شدم رابطه ام با «راضیه» رو به تاریکی نهاده و اختلاف مان عمیق تر و ریشه دارتر خواهد شد و البته پیش بینی هایم درست از آب درآمد. همسرم که هیچ علاقه ای به من نداشت، با زخم زبان و کنایه از من پرستاری می کرد و مدام به بخت سیاه و سرنوشتش لعنت می فرستاد.

زندگی مان دیگر یک برزخ پردرد و انتظار بود. هر یک منتظر حادثه ای برای رهایی بودیم تا این که به دنبال پیگیری پرونده پس از شکایت از کارفرمایم دریافتم دیه دست هایم حدود 45 میلیون تومان می شود. بنابراین تصمیم گرفتم دیه هر دو دستم را به جای مهریه به همسرم بدهم تا از هم جدا شویم. چرا که پس از این حادثه تلخ دیگر طاقت بی محبتی و زخم زبان هایش را ندارم و نمی خواهم «راضیه» هم در اوج جوانی تمام زندگی اش را به پای مردی بیمار و ناقص بریزد که ذره ای هم دوستش ندارد.

در حال حاضر نقص عضوم را پذیرفته ام و سعی دارم زندگی ام را به جریان عادی بازگردانم. پس تصمیم گرفته ام همسرم را بیش از این عذاب ندهم تا هم او و هم خودم به آرامش نسبی برسیم. قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات تأسف انگیز مرد جوان، دستور احضار همسرش را صادر کرد. اما «راضیه» پس از اطلاع از خواسته شوهرش با تقاضای طلاق شان مخالفت کرد و حاضر به جدایی نشد.

با این وجود به خاطر اصرار و پافشاری مرد، پس از محاسبه مهریه، اجرت المثل و نفقه دوران عده، حکم طلاق زن و مرد جوان صادر شد. اما با اعتراض زن پرونده برای رسیدگی به شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران فرستاده شد. «راضیه» در لایحه اعتراض نوشت: با همسرم اختلاف دیرینه داشتیم اما باور کنید زنی کینه توز نیستم و نمی خواهم در این شرایط سخت، از همسرم انتقام بگیرم. از سوی دیگر هنوز خواهران دم بخت در خانه دارم و اگر شوهر بیمار و افسرده ام را رها کنم و جدا شوم، زندگی آنها نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. چرا که هیچکس حاضر نمی شود با دخترهای خانواده ما ازدواج کند و همه تصور می کنند ما زن های بی وفایی هستیم که در شرایط حساس زندگی، همسرمان را تنها می گذاریم.

با این وجود قاضی «محمدرضا اصلانی» - رئیس - و حجت الاسلام «قربانعلی احمدی» - مستشار دادگاه پس از بررسی نهایی پرونده حق طلاق را از آن مرد دانستند و به او اجازه دادند پس از پرداخت همه حق و حقوق همسرش حکم طلاق را اجرا کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد